loading...
دنیای خنده |دانلود|جک|اس ام اس|عکس|کلیپ|داستان|شعر|طنز|چت روم|موبایل|نرم افزار‎|‎اموزش|اهنگ|سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
رها بازدید : 114 پنجشنبه 1391/05/26 نظرات (0)

يه پسر خوش تيپ و البته پولدار اومد خواستگاري دوستم مژگان.مژگان هم اون رو پسنديد و تصميم داشت باهاش عروسي كنه تا اينكه تو يه مهموني از دهنش پريد كه دفترچه خاطرات داره و ۵ ساله همه خاطراتش رو تو اون مي نويسه.آقا پسره هم پيله كرد كه بايد دفتر خاطراتت رو بدي من تا بخونم.

از فرداي اون روز من و مژگان شروع كرديم به درست كردن دفتر خاطرات تقلبي.من وظيفه قديمي جلوه دادن دفتر رو داشتم.ده نوع خودكار براش عوض كردم.پوست پرتغال ماليدم به بعضي صفحه هاش.چايي ريختم روش و ... مژگان هم تا ميتونست نوشت كه من اصلا به ماديات اهميت نميدم و فقط انسانيت برام مهمه.

خلاصه بعد از يك هفته كار مداوم دفتر خاطرات رو برد تحويل آقا داد.پسره هم تو جيك ثانيه دفتر رو به فرق سر مژگان كوبيد و گفت:منو چي فرض كردي؟

اينكه سالنامه سال ۱۳۹۱ است.تو ۵ ساله تو اين خاطراتت رو مينويسي؟

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
خوش امدید ×××××××××××××××××× خــــدایا! من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،من چون تویی دارم و تو همچون خودی نداری .... ×××××××××××××××××× امیدوارم که بهتون خوش بگذره
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    همه در مورد وبلاگ نظر ميدن.شما چطور؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 834
  • کل نظرات : 152
  • افراد آنلاین : 86
  • تعداد اعضا : 192
  • آی پی امروز : 209
  • آی پی دیروز : 125
  • بازدید امروز : 336
  • باردید دیروز : 239
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 575
  • بازدید ماه : 575
  • بازدید سال : 62,344
  • بازدید کلی : 517,150