loading...
دنیای خنده |دانلود|جک|اس ام اس|عکس|کلیپ|داستان|شعر|طنز|چت روم|موبایل|نرم افزار‎|‎اموزش|اهنگ|سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
امیرعلی بازدید : 258 چهارشنبه 1390/06/30 نظرات (0)

به ترکه میگن پاشو سحره. میگه بزار بخوابم.خودم فردا بهش زنگ میزنم

-..-..-..-..-..-..-..-..- پیامک خنده دار -..-..-..-..-..-..-..-..-

به تابلو های راهنمائی و رانندگی تابلوی “خطر سقوط هواپیما” اضافه شد !!!

-..-..-..-..-..-..-..-..- پیامک خنده دار -..-..-..-..-..-..-..-..-

فتوای جدید علمای قم :
احتیاط واجب است قبل از سوار شدن در هواپیما غسل میت انجام دهید !
مستحب است کفن هم همراه خود داشته باشید !!!

بقیه در ادامه مطلب

امیرعلی بازدید : 224 جمعه 1390/06/25 نظرات (1)

قبل از ازدواج وزن ایده‌آل با چهره‌ای بشاش، بعد از ازدواج چاق و افسرده و منزوی. نتیجه‌گیری اخلاقی: آمادگی بدن در مقابله با روزهای سخت..

_ قبل از ازدواج وزن ایده آل با چهره ای بشاش، بعد از ازدواج چاق و افسرده و منزوی.

نتیجه گیری اخلاقی: آمادگی بدن در مقابله با روزهای سخت

 

_ قبل از ازدواج ایستادن در صف سینما و استخر، بعد از ازدواج ایستادن در صف شیر و گوشت.

نتیجه گیری اخلاقی: آموزش ایستادگی

 

_ قبل از ازدواج تعطیلات رفتن به دیزین واسکی، بعد از ازدواج در تعطیلات شست و شوی خانه و لباس.

نتیجه گیری اخلاقی:...

برای بقیه ادامه مطلب رو دید بزنید

امیرعلی بازدید : 283 پنجشنبه 1390/06/24 نظرات (0)

- شش سال اوّل زندگی

 • گریه نکن

 • شیطونی نکن

 • دست تو دماغت نکن

 • تو شلوارت پی‌ پی نکن

 • مامانت رو اذیّت نکن

 • روی دیوار نقاشی نکن

 • انگشتت رو تو پریز برق نکن

 • دمپایی بابا رو پات نکن

 • به خورشید نگاه نکن

 • شب ها تو جات جیش نکن

 • تو کمد مامان فضولی نکن

 • با اون پسر بی ‌تربیته بازی نکن

 • اسباب‌ بازی‌ ها رو تو دهنت نکن

 • زیر دامن شمسی خانوم رو نگاه نکن

۲- دوره دبستان

....

بر و بر سایت رو نگاه نکن ادامه مطلب رو کلیک بکن

امیرعلی بازدید : 220 پنجشنبه 1390/06/24 نظرات (0)

۸ صبح: تو رختخواب...

۹ صبح: یکم وول میخوره یه لنگه از پاشو از زیر پتو میده بیرون کفش های مارک دارش هنوز پاشه از پارتی دیشب اومده زحمت در آوردنشم نکشیده….

۱۰صبح: مامان در و باز میکنه میبینه پسرش خوابه (الهی مادر فدات شه بچه ام تا صبح خونه دوستش کارای پایان نامه اش رو میدیده گناه داره صداش نکنم یکم دیگه بخوابه!)

برای خوندن بقیه به ادامه مطلب برید

ارسال کننده مطلب : آزاده                                   تایید کننده : مطلب امیرعلی

امیرعلی بازدید : 272 دوشنبه 1390/06/21 نظرات (0)

يه روزي يه مرده نشسته بوده و داشته روزنامه اش رو مي خونده که زنش يهو ماهي تابه رو مي کوبه تو سرش! مرده مي گه: برا چي اين کار رو کردي؟زنش جواب مي ده: به خاطر اين زدمت که تو جيب شلوارت يه تکه کاغذ پيدا کردم که توش اسم جنى (يه دختر) نوشته شده بود مرده مي گه: وقتي هفته پيش براي تماشاي مسابقه اسب دواني رفته بودم اسبي که روش شرط بندي کردم اسمش جني بودزنش معذرت خواهي مي کنه و مي ره به کاراي خونه برسه. سه روز بعد، مرد داشت تلويزين تماشا مي کرد که زنش اين بار با يه قابلمه ي بزرگتر مي کوبه تو سرش به طوري که مرده تقريبا بيهوش مي شه.مرد وقتي به خودش مياد مي پرسه اين بار براي چي منو زدي؟زنش جواب مي ده: آخه اسبت زنگ زده بود

نویسنده مطلب : هستی جون                      تایید شده توسط : امیرعلی

امیرعلی بازدید : 252 پنجشنبه 1390/06/17 نظرات (0)

چهار دانشجو كه به خودشان اعتماد كامل داشتند يك هفته قبل از امتحان پايان ترم به مسافرت

 رفتند و با دوستان خود در شهر ديگر حسابي به خوشگذراني پرداختند. اما وقتي به شهر خود

 برگشتند متوجه شدند كه در مورد تاريخ امتحان اشتباه كرده اند و به جاي سه شنبه، امتحان

 دوشنبه صبح بوده است. بنابراين تصميم گرفتند استاد خود را پيدا كنند و علت جا ماندن از

 امتحان را براي او توضيح دهند. آنها به استاد گفتند: « ما به شهر ديگري رفته بوديم كه در راه

 برگشت لاستيك خودرومان پنچر شد و از آنجايي كه زاپاس نداشتيم تا مدت زمان طولاني

 نتوانستيم كسي را گير بياوريم و از او كمك بگيريم، به همين دليل دوشنبه دير وقت به خانه

 رسيديم.».....استاد فكري كرد و پذيرفت كه آنها روز بعد بيايند و امتحان بدهند. چهار دانشجو رو

ز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر يك ورقه امتحاني ر

ا داد و از آنها خواست كه شروع كنند....آنها به اولين مسأله نگاه كردند كه 5 نمره داشت. سوال

 خيلي آسان بود و به راحتي به آن پاسخ دادند.....سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتيازي

 پشت ورقه پاسخ بدهند كه سوال اين بود: « كدام لاستيك پنچر شده بود؟»....!!!

امیرعلی بازدید : 260 پنجشنبه 1390/05/20 نظرات (0)

خری آمد به سوی مادر خویش

بگفت : مادر چرا رنجم دهی بیش

برو امشب برایم خواستگاری

اگر تو بچه ات را دوست داری

خر مادر بگفتا ای پسر جان

تو را من دوست دارم  بهتر از جان

ز بین این همه خرهای خوشکل

یکی را کن نشان چون نیست مشکل

خرک از شادمانی جفتکی زد

 بقيه ماجراي خواستگاري رو در ادامه مطلب بخونيد

امیرعلی بازدید : 271 یکشنبه 1390/05/16 نظرات (0)

 

تا از دیــــــار هستى، در نیستى خزیدیم `·.•.·´ از هــــر چه غیر دلبر، از جان و دل بریدیم

 

با كــــــــــاروان بگویید: از راه كعبــه برگرد `·.•.·´ ما یار را به مستى، بیــــــرون خانه دیدیم

 

لبّیك از چـــــــه گویید، اى رهروان غافل ؟ `·.•.·´ لَبیّك او به خلـــــوت، از جامِ مى شنیدیم

 

تا چنــــد در حجابید، اى صوفیان محجوب؟ `·.•.·´ ما پرده خـــــــــودى را در نیستى دریدیم

 

اى پـــــرده دار كعبـــــه، بردار پرده از پیش `·.•.·´ كــــــــز روى كعبه دل، ما پرده را كشیدیم

 

ســــــــاقى، بــــریز باده در ساغر حریفان `·.•.·´ ما طعم باده عشق، از دست او چشیدیم

 

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
خوش امدید ×××××××××××××××××× خــــدایا! من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،من چون تویی دارم و تو همچون خودی نداری .... ×××××××××××××××××× امیدوارم که بهتون خوش بگذره
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    همه در مورد وبلاگ نظر ميدن.شما چطور؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 834
  • کل نظرات : 152
  • افراد آنلاین : 110
  • تعداد اعضا : 192
  • آی پی امروز : 267
  • آی پی دیروز : 163
  • بازدید امروز : 459
  • باردید دیروز : 418
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3,917
  • بازدید ماه : 3,917
  • بازدید سال : 65,686
  • بازدید کلی : 520,492