![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای دیدن بقیه عکسا به ادامه مطلب برید
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 244 | majid |
![]() |
0 | 209 | majid |
![]() |
0 | 237 | amirali |
![]() |
0 | 167 | amirali |
![]() |
0 | 162 | amirali |
![]() |
2 | 301 | amirali |
![]() |
0 | 189 | amirali |
![]() |
32 | 2308 | amirali |
![]() |
5 | 715 | cenotaph |
![]() |
0 | 193 | amirali |
![]() |
0 | 222 | amirali |
![]() |
0 | 172 | amirali |
![]() |
0 | 209 | amirali |
![]() |
0 | 431 | amirali |
![]() |
0 | 239 | amirali |
دیشب خواب. باران را دیدم
تو به دنبال من می گشتی و من بی پروا زیر باران قدم میزدم.
زیر لب میخواندم:
باران که میبارد تو می آیی...
باران گل باران نیلوفر...
! هم چنان به دنبال من بودی
برایم عجیب بود! تنها در خواب به دنبال من هستی!
من از مهر باران سیراب میشدم و همچون ماهی بودم که تشنه آب بود.
وقتی به من رسیدی .. وقتی لبخند زدی و پیروزمندانه نگاهم کردی...
من از رویا بیدار شدم و تنها چیزی که به خاطرم آمد این بود که:
تا خوابتو می بینم میگم شاید وقتش رسیده...
ادامه مطلب رو دریاببهترین کادویی که می تونی به شوهرت هدیه بدی اینه که بهش بگی: " بهت افتخار می کنم "
نگاه پر مهرت را هیچگاه از او دریغ نکن.
کسی را با او مقایسه نکن.
داستان دختری است که بر اثر اختلاف نظر با خانواده اش از خانه فرار می کند یه روز این دختر 17 ساله
تنها راه می افته تو خیابون و میره ، پسرای مختلفی رو می بینه که بعضی هاشون با ماشین جلوی پاش
بوق و ترمز می زدن. بعضی هاشون بهش متلک می گفتن و بعضی هم بی تفاوت از کنارش رد می شدن.
برای خوندن بقیه داستان به ادامه مطلب برید
غنچه از خواب پرید
و گلی تازه به دنیا آمد
خار خندید و به او گفت: سلام
و جوابی نشنید
خار رنجید ولی هیچ نگفت
ساعتی چند گذشت
گل چه زیبا شده بود
دست بی رحمی آمد نزدیک
گل سراسیمه ز وحشت لرزید
لیک آن خار در آن دست جهید
و گل از مرگ رهید
صبح فردا که رسید
خار با شبنمی از خواب پرید
گل صمیمانه به او گفت: سلام
من که میدانم چقدرمیدانم وقتی دلتنگم میشوی آن چشمهای زیبایت بارانی میشود.
میدانم شبها به یادم به ستاره ها خیره میشوی ، و به یاد من به خواب عاشقانه میروی.
مرا دوست داری ، من که میدانم قلبت تنها برای من است .
برای خوندن بقیش به ادامه مطلب برید
عشق ایستادن زیر باران و خیس شدن با هم نیست. عشق آنست که یکی چتری باشد برای دیگری و او هرگز نداند که چرا خیس نشد
………………………..
میدوزم شادی را به غم ,زیاد را به کم , درخت را به ریشه , گاهی را به همیشه , ستاره را به آسمان , زمین را به کهکشان , کهنه را به نو و خودم را به تو…
برای خوندن بقیه جملات به ادامه مطلب برید
آرامتر بگذر....
اي مسافر ! اي جدا ناشدني ! گامت را آرام تر بردار ! از برم آرام تر بگذر ! تا به کام دل ببينمت .
بگذار از اشک سرخ گذرگاهت را چراغان کنم .
آه ! که نميداني ... سفرت روح مرا به دو نيم مي کند ... و شگفتا که زيستن با نيمي از روح تن را مي فرسايد ...
برای خوندن بقیه متن به ادامه مطلب برید
دوست ندارم گريه كني دوباره قلبت ميگيره نذار كه بعد مرگ من صداي سازم بميره ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دو خط موازي هيچ وقت به هم نمي رسند مگه اين که يکيشون براي ديگري بشکنه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
معلم گفت{الف}گفتم او.معلم گفت{ب}گفتم با او.معلم گفت{پ}گفتم پيش او.معلم گفت{ج}خواستم بگويم جدايي گفت نگو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ديشب خواستم واسه دل خودم فال بگيرم وقتي فالنامه رو باز کردم چشمم به شعري افتاد که هيچ ربطي به دل من نداشت تازه فهميدم که دلم مال خودم نيست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه کسي رو دوست داري نه براش ستاره باش نه آفتاب چون هردوشون مهمون زود گذرند. پس براش آسمون باش که هميشه بالاي سرش باشي
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زرد است که لبريز حقايق شده است
تلخ است که با درد موافق شده است
شاعر نشدي وگرنه ميفهميدي
پاييز بهاريست که عاشق شده است
نویسنده مطلب : هستی جون تایید شده توسط : امیرعلی
منم زیبا كه زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل . پروردگارت با تو میگوید :
ترا در بیكران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم كرد . رها كن غیر من را . آشتی كن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟ تو با هر كس به غیر از من چه میگویی؟
........
برای خوندن بقیه متن به ادامه مطلب برید
سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟
هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی
از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود.
لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع
کرد به گریه کردن معلم اونو دید و گفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟ لنا با چشمای قرمز پف
کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟
برای خوندن ادامه ی ماجرا به ادامه مطلب برید
نویسنده مطلب : هستی جون تایید کننده مطلب : امیرعلی
از راه دور به تو عشق می ورزم تا دیگر این فاصله ها رو احساس نکنی ...
از راه دور درد دلهای خودم رو به تو می گویم ...
تو را در اغوش محبت های خودم می فشارم ...
اری از همین راه دور میتوان دست در دستانم بگذاری و با هم قدم بزنیم ...
به خواب عاشقی میروم تا این رویا برایم زنده شود ...
خاطره هایمان را همیشه در ذهنم مرور میکنم ...
و هیچ گاه نمیگذارم که خاطره های لحظه ی دیدارمان از ذهنم دور شود ...
این فاصله ها را با محبت و عشقم از بین میبرم ...
کاری میکنم که همیشه احساس کنی در کنار منی ...
و این است برایم یک خواب عاشقانه ...
خواب نگاه به چشمان هم،خواب با هم بودنمان ...
اری و این است یک فاصله ی عاشقونه ...
... دوســــت دارم از تـــه دل ای زیبــــــــــــــــای من