loading...
دنیای خنده |دانلود|جک|اس ام اس|عکس|کلیپ|داستان|شعر|طنز|چت روم|موبایل|نرم افزار‎|‎اموزش|اهنگ|سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
امیرعلی بازدید : 241 پنجشنبه 1390/05/13 نظرات (2)

این روزها به لحظه ایی رسیده ام که با تمام وجود ملتمسانه از اشکهایم می خواهم که یادت را از ذهن من بشوید.یادت را بشوید تا دیگر به خاطر تو با خود جدال نکنم.

من تمام فریادها را بر سر خود می کشم چرا که می دانستم که در این وادی، عشق و صداقت مدتهاست که پر کشیده اندامّا با اینهمه تمام بدبینی ها و نفرتها را به تاریک خانه دل سپردم. و در گذرگاهت سرودی دیگرگونه آغاز کردم و تو ... چه بی رحمانه اولین تپش های عاشقانه قلب مرا در هم کوبیدی. تمام غرور و محبت مرا چه ارزان به خودخواهیت فروختی، اولین مهمان تنهایی هایم بودی. روزی را که قایقی ساختیم و آنرا از ساحل سرد سکوت به دریای حواث رهسپار کردیم دستانم از پارو زدن خسته بود ... دلم گرفته بود...

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط غريبه در تاریخ 1348/10/11 و 12:22 دقیقه ارسال شده است

سلام
خوب بود
قشنگ و رمانتيك
=====================
نمي توان برگشت و اغاز خوبي داشت اما مي توان اغاز كرد و پايان خوبي داشت....
====================
شکلکشکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
خوش امدید ×××××××××××××××××× خــــدایا! من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،من چون تویی دارم و تو همچون خودی نداری .... ×××××××××××××××××× امیدوارم که بهتون خوش بگذره
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    همه در مورد وبلاگ نظر ميدن.شما چطور؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 834
  • کل نظرات : 152
  • افراد آنلاین : 179
  • تعداد اعضا : 192
  • آی پی امروز : 368
  • آی پی دیروز : 114
  • بازدید امروز : 783
  • باردید دیروز : 163
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,743
  • بازدید ماه : 1,743
  • بازدید سال : 63,512
  • بازدید کلی : 518,318