loading...
دنیای خنده |دانلود|جک|اس ام اس|عکس|کلیپ|داستان|شعر|طنز|چت روم|موبایل|نرم افزار‎|‎اموزش|اهنگ|سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
majid بازدید : 158 شنبه 1391/06/04 نظرات (0)

پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب ديد که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چيز جمع و جور شده. يک پاکت هم به روي بالش گذاشته شده و روش نوشته بود « براي پدر». پدر با بدترين پيش داوري هاي ذهني پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند : پدر عزيزم،با اندوه و افسوس فراوان برايت مي نويسم. من مجبور بودم با دوست دختر جديدم فرار کنم، چون مي خواستم جلوي يک رويارويي با مادر و تو رو بگيرم. من احساسات واقعي رو با سارا پيدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما مي دونستم که تو اون رو نخواهي پذيرفت، به خاطر تيزبيني هاش، خالکوبي هاش ، لباسهاي تنگ موتور سواريش و به خاطر اينکه سنش از من خيلي بيشتره.

 

(-:.........................:-(

 

واسه ادامش ادامه مطلب رو دریاب 

 

فاطیما بازدید : 149 پنجشنبه 1391/05/05 نظرات (0)


مطالب جالب در مورد خنده :

۱-افراد ۳۰ برابر بیشتر در حضور جمع می خندند تا در تنهایی و بطور انفرادی.

۲-خنده قابل سرایت است.

۳-صدای خنده متشکل از آواهایی است که در هر ۲۱۰ میلی ثانیه تکرار میشوند.

۴-انسان ها بسته به اینکه در حضور چه فرد و یا افرادی هستند بطور متفاوتی میخندند.

۵-مردها هنگامی که در کنار یکدیگر میباشند، با خندیدن دوستی و رفاقت خود را ابراز کرده و روحیه رقابت جویانه میان خود را تعدیل میبخشند.

۶-حداکثر فرکانس صوتی که مردها قادرند با خنده تولید کنند ۱۲۰۰ هرتز است، اما زنان قادرند فرکانسی تا ۲۰۰۰ هرتز تولید کنند.

۷-خنده همواره پس از مکث در پایان جملات و عبارات خنده دار روی میدهد.

۸-کودکان ۳۰۰ بار در روز و بزرگسالان بطور متوسط ۱۷ بار در روز می خندند.

۹- ۸۰ درصد خنده ها در پاسخ به جوک و لطیفه نمیباشد. اغلب خنده ها در هنگام خداحافظی و یا خوشامد گویی و سلام کردن روی میدهند.

۱۰-زنان ۱۲۶ درصد بیشتر از مردان میخندند. دختران هم بیش اززنان

۱۱-صدای خنده زنان آهنگین تر از صدای خنده مردان است. خنده دختران را مقایسه کنید

۱۲-شمپانزه ها و موشهای صحرایی نیز میتوانند بخندند (اما نه مثل انسان ها).

mahdiye بازدید : 156 شنبه 1391/03/27 نظرات (0)
به سلامتی پنگوئن که نیم متر قد و بالا داره ، بازم لاتی راه میره !

 

نویسنده : mahdiy       تایید شده توسط امیرعلی

 

 

 

 

 

 

 

مهــــدیه بازدید : 274 چهارشنبه 1390/09/30 نظرات (1)

سن 14 سالگي : تا پارسال هر کي بهشون مي گفت چطوري؟ ميگفتن ... خوبم مرسي ... حالا ميگن مرسي خوبم
سن 15 سالگي : هر کي بهشون بگه سلام ... ميگن عليک سلام ... نقاشيشون بهتر ميشه » بتونه کاري و رنگ آميزي
سن 16 سالگي : يعني يه عاشق واقعيند ... فردا صبح هم ميخوان خودکشي کنن ... شوخي هم ندارن

 

 

 

برین ادامه مطلب

مهــــدیه بازدید : 239 سه شنبه 1390/09/29 نظرات (0)

سن 14 سالگي : تازه توي اين سن، هر رو از بر تشخيص ميدن . اول بدبختي
سن 15 سالگي : ياد مي گيرن که توي خيابون به مردم نگاه کنن ... از قيافه خودشون بدشون مي ياد
سن 16 سالگي : توي اين سن اصولا راه نميرن، تکنو مي زنن ... حرف هم نمي زنن ، داد مي زنن ... با راکت تنيس هم گيتار مي زنن

 

 

 

بقیه ش ادامه مطلب

مهــــدیه بازدید : 267 یکشنبه 1390/09/27 نظرات (0)
) يقه اولين خواستگار رو بچسبيد كه شايد تنها شتر بخت شما باشه

2) ناز و لفت و ليس رو بذاريد كنار.

3) در معرض ديد باشيد، گذشت اون زمان كه مي‌گفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم كه از آفتاب و از سايه

 

 

 

ادامه مطلبو بخون

 

مهــــدیه بازدید : 262 پنجشنبه 1390/09/10 نظرات (1)
شاعر زن میگه :

به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید

خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !

برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !

 

ادامه مطلبو نگاه بنداز

مهــــدیه بازدید : 197 شنبه 1390/09/05 نظرات (0)
طبق تحقیقات کارشناسانه و دقیق آقا رسول ( مستخدم مدرسه ) تهرانی ها آفریده هایی زمینی هستند که از نظر ساختار فیزیکی و شیمیایی با سایر هموطنان تفاوت چندانی ندارند ولی در برخی امور مفترقاتی با سایرین دارند که برخی از آنها به اطلاع می رسد: ناراحت نشین شوخیه برین ادامه مطلب
هستی جوون بازدید : 257 سه شنبه 1390/08/03 نظرات (1)

                   دوقلوهاي دختر به نام‌هاي بريل و كايري، ۱۲ هفته زودتر از موعد، به دنيا آمده بودند و بنابراين به مراقبت‌هاي ويژه نياز داشتند، آنها را در دستگاه‌هاي انكوباتور جدا گذاشتند. كايري خوب وزن مي‌گرفت و شرايطش پايدار بود، ولي بريل، فقط ۹۰۰ گرم وزن داشت، در تنفس مشكل داشت و دچار مشكل قلبي هم بود و انتظار نمي‌رفت، زنده بماند. پرستارش هر كاري از دستش برمي‌آمد براي بريل انجام داد، اما شرايطش فرقي نكرد. تا اينكه برخلاف قوانين بيمارستان، او آن دو را در يك انكوباتور قرار داد

   بقیه در ادامه مطلب جالبه حتما بخونید

عسل بازدید : 225 دوشنبه 1390/07/25 نظرات (0)

1) در مسير برگشت از مهد کودک : لضا لضا (همان رضا ) من مامانم ميخواد لنج (گنج) طلا بياره ها !
رضا : مامان چيه ؟!   

2) 3 سال بعد
...                                               

ادامه مطلبو بخونید خیلی جالبه                    

 

هستی جوون بازدید : 196 دوشنبه 1390/07/25 نظرات (0)

دخترا به پنج گروه اصلي تقسيم ميشن :

‌گروه اول دخترائي هستند که پسرا رو بدبخت ميکنن!

گروه دوم دخترائي هستند که اشک پسرا رو در ميارن!

گروه سوم دخترائي هستند که جوون پسرا رو به لبشون ميرسونن!

گروه چهارم دخترائي هستند که کاري ميکنن پسرا روزي 18 بار‌آرزوي مرگ کنن!

گروه 5 دخترائي هستند که به اشتباه فکر ميکنن جزو هيچکدوم از گروههاي بالا نيستنsmiley

امیرعلی بازدید : 260 یکشنبه 1390/07/17 نظرات (2)

در کودکی: 
پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد 
دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی به ماتحتشان میخورد. 
خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟

برای خوندن بقیه به ادامه مطلب برید

امیرعلی بازدید : 232 شنبه 1390/07/16 نظرات (0)

 

آقای سکسکه عمل کرده، میره سر کار و میاد و زندگیشو می‌کنه!
الفی دیگه از هیچی نمی‌ترسه!
آلیس، شوهر کرده، دو تا بچه ام داره و یه زندگی حقیر توی یه آپارتمان 50 متری ساده،
آن شرلی! ارایشگر معروفی شده تو جردن و چند تا محله بالا شهر شعبه زده حسابی جیب مردم و خالی میکنه به اسم گریم و رنگ موهای عالی....
برای خوندن بقیه به ادامه مطلب برید

امیرعلی بازدید : 280 شنبه 1390/07/16 نظرات (0)

دو دوست در بیابان همسفر بودند در راه با هم دعوا

کردند !یکی به د یگری سیلی زد.صورتش به شدت درد گرفته بودبدون هیچ حرفی
...
روی شن نوشت:"امروز بهترین دوستم مرا سیلی زد"آنها به راهشان ادامه دادند...

برای خوندن بقیه ماجرا به ادامه مطلب برید

امیرعلی بازدید : 256 شنبه 1390/07/16 نظرات (0)

خونه مشغول کاربودم که دخترم بدو بدو اومد و پرسید .

دختر : مامان تو زنی یا مردی ؟

مادر : زنم دیگه پس چی ام ؟

دختر : بابا ، چی اونم زنه ؟

مادر : نه مامانی بابا مرده .

...... خیلی باحاله بخونید مطمئنم خوشتون میاد

برای خوندن بقیه به ادامه مطلب سفر کنید

majid بازدید : 214 شنبه 1390/07/09 نظرات (0)

در تمام دنیا شنیدن حتی کوتاه ترین خبر در مورد هنرمندان و اهالی سرشناس درباره زندگی شخصی، شغل یا تحصیلات ‌شان برای طرفداران آنها هیجان انگیز و جذاب است.

به گزارش بانکی دات آی آر, دنیای شهرت در کنار مشکلات و سختی‌های شناخته شدن و کمی دور شدن از زندگی عادی، امتیازهایی هم دارد؛برای مثال اگر صاحب نام و مشهور باشید و به ویژه اگر سوپراستار یا هنرمند باشید و بعد تصمیم به شروع تجارت یا کار در هر رشته‌ای بگیرید شهرت حتما در پیشبرد بهتر کار و البته رونق گرفتن آن تاثیر چشم گیری دارد،حتی می شود گفت شهرت پله ای است برای موفقیت در هر نوع تجارتی.

 از ساخت صنایع دستی تا افتتاح شرکت ساختمانی،پرداختن به کارهای دیگر بازیگران را از نظر مالی کمی بی نیاز کرده و می تواند به آنها این اطمینان را بدهد که در آینده و پس از پایان عصر طلایی خود پشتوانه مالی و درآمد دارند. این اتفاق در تمام دنیا رواج دارد و خیلی از سوپر استارهای هالیوودی و بالیوودی هم در کنار بازیگری به شغل‌های دیگری هم می پردازند. در ادامه در مورد بازیگران و البته هنرمندان ایرانی و شغل‌ دوم‌شان می خوانید.

برای اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب برید

امیرعلی بازدید : 207 سه شنبه 1390/07/05 نظرات (0)

 

وطن امروز نوشت: بنا بر اطلاعات دریافتی، فردوسی‌پور سال گذشته برای «نود»، دقیقه‌ای 60 هزار تومان دریافت می‌کرده که قرار بوده این مبلغ به دقیقه‌ای 100 هزار تومان در سال جاری افزایش پیدا کند که در این صورت، در طول یک سال مبلغی حدود یک میلیارد تومان عایدی او از این برنامه می‌شود.

 بالاخره بعد از چند هفته حرف و حدیث هدایت شده و بازار گرمی مسبوق به سابقه درباره برنامه تلویزیونی نود، این برنامه همزمان با آغاز لیگ یازدهم، روی آنتن شبکه 3 رفت.

 در طول سالیان اخیر، بارها این برنامه محل منازعه اهالی فوتبال با صدا و سیما شده اما سازمان همواره به‌طور قاطع پشت مجری و تهیه‌کننده این برنامه ایستاده است ‌طوری که از حاشیه امن ایجاد شده، مجری برنامه توانست به هرکسی و هر چیزی بتازد و پاسخگو هم نباشد.

این موضوع اما موجب اختلافاتی در خود سازمان صدا و‌سیما هم شد و برخی منتقدان معتقد بودند که تهیه‌کننده نود باید قدری هم پاسخگو باشد اما گوش شنوایی موجود نبود. اینگونه بود که فردوسی‌پور در برنامه زنده، مدیران شبکه را بارها و بارها یک بار برای دادن وقت بیشتر، بار دیگر برای فلان آیتم و... تهدید کرد؛ امری که در طول تاریخ سیما بی‌سابقه است.

برای خوندن جزئیات بیشتر به ادامه مطلب برید

امیرعلی بازدید : 255 دوشنبه 1390/07/04 نظرات (0)

 این جمله با کلمه ای یک حرفی آغاز می شود٬ کلمه دوم دو حرفیست٬‌ چهارم چهار حرفی... تا بیستمین کلمه بیست حرفی

 

 نویسنده این جمله یا مغز دستور زبان بوده یا بی کار:

I do not know where family doctors acquired illegibly perplexing handwriting nevertheless, extraordinary pharmaceutical intellectuality counterbalancingindecipherability, transcendentalizes intercommunications incomprehensibleness

 ترجمه جمله :

 نمیدانم این دكترهای خانواده گی این دست خطهای گیج کننده را از کجا کسب میکنند.با این حال سواد پزشکی انها غیر قابل کشف بودن این دست خط ها را جبران کرده و بر غیر قابل کشف بودن انها ( دست خط ) برتری میجوید.

امیرعلی بازدید : 339 یکشنبه 1390/07/03 نظرات (0)

دانشجوی تهران شمال :

 نکته : وقتی می خونید این قسمتو سعی کنید لباتون تا حد امکان غنچه باشه:

 بی ادب , تو واقعا عقلتو از دست دادی . منو ترسوندی بی ...تلفظ : بی ششووور ( امیدوارم ولنتاین کچل شی . بد بد بد)

 

دانشجوی تهران جنوب:

 (.... .... .... ..... ... .. ... ..کلا سانسور شد )

 

دانشجوی دانشگاه تهران :

 وطن فروش مزدور , لیبرال خود فروخته , مخل نظام , تو حق شرکت در انتخابات بعدی رو نداری با اون کاندید از خودت نفهم تر , فاشیست تند رو

 (توجه داشته باشید که موضوع دعوا سیاسی بوده)

 

دانشجوی پزشکی :

 در دیکشنری این بروبچ کلمه ی فحش تعریف نشدست

 

 دانشجوی هنر :...

برای اشنایی بیشتر ادامه مطلب رو کلیک کن

امیرعلی بازدید : 201 یکشنبه 1390/06/27 نظرات (0)

زن نصف شب از خواب بیدار می شود و می بیند که شوهرش در رختخواب نیست، ربدشامبرش را می پوشد و به دنبال او به طبقه ی پایین می رود،و شوهرش در آشپزخانه نشست بود در حالی  که یک فنجان قهوه هم روبرویش بود .                                          در حالی که به دیوار زل زده بود در فکری عمیق فرو رفته بود… زن او را دید که اشک هایش را پاک می کرد و قهوه اش را می نوشید…                                                                                                                                                          زن در حالی که داخل آشپزخانه می شد آرام زمزمه کرد : “چی شده عزیزم؟ چرا این موقع شب اینجا نشستی؟”                             شوهرش نگاهش را از قهوه اش بر می دارد و میگوید : هیچی فقط اون موقع هارو به یاد میارم، ۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات می کردیم، یادته؟ زن که حسابی تحت تاثیر احساسات شوهرش قرار گرفته بود، چشم هایش پر از اشک شد گفت: “آره یادمه…”                                                                                                                                                   شوهرش به سختی گفت: _ یادته که پدرت ما رو وقتی که رو صندلی عقب ماشین بودیم پیدا کرد؟                                         _آره یادمه (در حالی  که بر روی صندلی کنار شوهرش نشست…)                                                                               _یادته وقتی پدرت تفنگ رو به سمت من نشون گرفته بود و گفت که یا با دختر من ازدواج میکنی یا ۲۰ سال می فرستمت زندان ؟! _آره اونم یادمه…

مرد آهی میکشد و میگوید: اگه رفته بودم زندان الان آزاد شده بود{#27}{#27}

ارسال کننده مطلب : mahdieh              تایید شده توسط : مجید

امیرعلی بازدید : 257 شنبه 1390/06/26 نظرات (0)

بازی روزگار را نمی فهمم!

 

 من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم!

  داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند،

 این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.

 همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم،

 پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.

 انسان عاشق زیبایی نمی شود،

 بلكه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!

 انسان های بزرگ دو دل دارند؛

 دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که میخندد و آشکار است.

برای خوندن بقیش به ادامه مطلب برید

امیرعلی بازدید : 223 جمعه 1390/06/25 نظرات (1)

قبل از ازدواج وزن ایده‌آل با چهره‌ای بشاش، بعد از ازدواج چاق و افسرده و منزوی. نتیجه‌گیری اخلاقی: آمادگی بدن در مقابله با روزهای سخت..

_ قبل از ازدواج وزن ایده آل با چهره ای بشاش، بعد از ازدواج چاق و افسرده و منزوی.

نتیجه گیری اخلاقی: آمادگی بدن در مقابله با روزهای سخت

 

_ قبل از ازدواج ایستادن در صف سینما و استخر، بعد از ازدواج ایستادن در صف شیر و گوشت.

نتیجه گیری اخلاقی: آموزش ایستادگی

 

_ قبل از ازدواج تعطیلات رفتن به دیزین واسکی، بعد از ازدواج در تعطیلات شست و شوی خانه و لباس.

نتیجه گیری اخلاقی:...

برای بقیه ادامه مطلب رو دید بزنید

امیرعلی بازدید : 283 پنجشنبه 1390/06/24 نظرات (0)

- شش سال اوّل زندگی

 • گریه نکن

 • شیطونی نکن

 • دست تو دماغت نکن

 • تو شلوارت پی‌ پی نکن

 • مامانت رو اذیّت نکن

 • روی دیوار نقاشی نکن

 • انگشتت رو تو پریز برق نکن

 • دمپایی بابا رو پات نکن

 • به خورشید نگاه نکن

 • شب ها تو جات جیش نکن

 • تو کمد مامان فضولی نکن

 • با اون پسر بی ‌تربیته بازی نکن

 • اسباب‌ بازی‌ ها رو تو دهنت نکن

 • زیر دامن شمسی خانوم رو نگاه نکن

۲- دوره دبستان

....

بر و بر سایت رو نگاه نکن ادامه مطلب رو کلیک بکن

امیرعلی بازدید : 185 چهارشنبه 1390/06/23 نظرات (0)

1 . کنجکاوی را دنبال کنید “من هیچ استعداد خاصی ندارم. فقط عاشق کنجکاوی هستم” چگونه کنجکاوی خودتان را تحریک می کنید؟ من کنجکاو هستم، مثلا برای پیدا کردن علت اینکه چگونه یک شخص موفق است و شخص دیگری شکست می خورد. به همین دلیل است که من سال ها وقت صرف مطالعه موفقیت کرده ام. شما بیشتر در چه مورد کنجکاو هستید؟ پیگیری کنجکاوی شما رازی است برای رسیدن به موفقیت.

2. پشتکار گرانبها است “من هوش خوبی ندارم، فقط روی مشکلات زمان زیادی می گذارم” تمام ارزش تمبر پستی توانایی آن به چسبیدن به چیزی است تا زمانی که آن را برساند. پس مانند تمبر پستی باشید و مسابقه ای که شروع کرده اید را به پایان برسانید. با پشتکار می توانید بهتر به مقصد برسید.

برای خوندن بقیه به ادامه مطلب برید

نویسنده مطلب : آزاده                               تایید شده توسط : امیرعلی

امیرعلی بازدید : 209 سه شنبه 1390/06/22 نظرات (0)

اگرپسری بر ضد دخترها حرفی زد بدونید ازهمه بیشتر دنبال دخترهاست و براشون له له میزنه!! حکایتش حکایت همون گربه هست که دستش به گوشت نمیرسید می گفت پیف پیف بو می ده! تا حالا صد تا دخترسر کارش گذاشتند و حالشو گرفتند ! ....

برای خوندن بقیه این مطلب خنده دار به ادامه مطلب برید

نویسنده مطلب : آزاده                               تایید شده توسط : امیرعلی

امیرعلی بازدید : 250 پنجشنبه 1390/06/17 نظرات (0)

چهار دانشجو كه به خودشان اعتماد كامل داشتند يك هفته قبل از امتحان پايان ترم به مسافرت

 رفتند و با دوستان خود در شهر ديگر حسابي به خوشگذراني پرداختند. اما وقتي به شهر خود

 برگشتند متوجه شدند كه در مورد تاريخ امتحان اشتباه كرده اند و به جاي سه شنبه، امتحان

 دوشنبه صبح بوده است. بنابراين تصميم گرفتند استاد خود را پيدا كنند و علت جا ماندن از

 امتحان را براي او توضيح دهند. آنها به استاد گفتند: « ما به شهر ديگري رفته بوديم كه در راه

 برگشت لاستيك خودرومان پنچر شد و از آنجايي كه زاپاس نداشتيم تا مدت زمان طولاني

 نتوانستيم كسي را گير بياوريم و از او كمك بگيريم، به همين دليل دوشنبه دير وقت به خانه

 رسيديم.».....استاد فكري كرد و پذيرفت كه آنها روز بعد بيايند و امتحان بدهند. چهار دانشجو رو

ز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر يك ورقه امتحاني ر

ا داد و از آنها خواست كه شروع كنند....آنها به اولين مسأله نگاه كردند كه 5 نمره داشت. سوال

 خيلي آسان بود و به راحتي به آن پاسخ دادند.....سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتيازي

 پشت ورقه پاسخ بدهند كه سوال اين بود: « كدام لاستيك پنچر شده بود؟»....!!!

امیرعلی بازدید : 256 چهارشنبه 1390/06/16 نظرات (1)

كاش بودی تادلم تنها نبود تا اسیر غصه فردا نبود

كاش بودی تا برای قلب من زندگی اینگونه بی معنا نبود

كاش بودی تا لبان سرد من قصه گوی غصه غمها نبود

كاش بودی تا نگاه خسته ام بی خبر از موج واز دریا نبود

كاش بودی تا زمستان دلم این چنین پرسوز و پرسرما نبود

كاش بودی تا فقط باور كنی بعد تو این زندگی زیبا نبود

نویسنده مطلب : آزاده      تایید شده توسط : امیرعلی

درباره ما
Profile Pic
خوش امدید ×××××××××××××××××× خــــدایا! من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،من چون تویی دارم و تو همچون خودی نداری .... ×××××××××××××××××× امیدوارم که بهتون خوش بگذره
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    همه در مورد وبلاگ نظر ميدن.شما چطور؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 834
  • کل نظرات : 152
  • افراد آنلاین : 219
  • تعداد اعضا : 192
  • آی پی امروز : 417
  • آی پی دیروز : 114
  • بازدید امروز : 1,486
  • باردید دیروز : 163
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,446
  • بازدید ماه : 2,446
  • بازدید سال : 64,215
  • بازدید کلی : 519,021