loading...
دنیای خنده |دانلود|جک|اس ام اس|عکس|کلیپ|داستان|شعر|طنز|چت روم|موبایل|نرم افزار‎|‎اموزش|اهنگ|سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
امیرعلی بازدید : 234 جمعه 1390/07/01 نظرات (0)

دوست ندارم گريه كني دوباره قلبت ميگيره نذار كه بعد مرگ من صداي سازم بميره ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دو خط موازي هيچ وقت به هم نمي رسند مگه اين که يکيشون براي ديگري بشکنه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

معلم گفت{الف}گفتم او.معلم گفت{ب}گفتم با او.معلم گفت{پ}گفتم پيش او.معلم گفت{ج}خواستم بگويم جدايي گفت نگو

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ديشب خواستم واسه دل خودم فال بگيرم وقتي فالنامه رو باز کردم چشمم به شعري افتاد که هيچ ربطي به دل من نداشت تازه فهميدم که دلم مال خودم نيست

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اگه کسي رو دوست داري نه براش ستاره باش نه آفتاب چون هردوشون مهمون زود گذرند. پس براش آسمون باش که هميشه بالاي سرش باشي

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زرد است که لبريز حقايق شده است

تلخ است که با درد موافق شده است

شاعر نشدي وگرنه ميفهميدي

پاييز بهاريست که عاشق شده است

نویسنده مطلب : هستی جون                               تایید شده توسط : امیرعلی

امیرعلی بازدید : 272 پنجشنبه 1390/06/31 نظرات (1)

احساس تو طروات باران است
بر زخم شکوفه های گل درمان است
هروقت که در هوای تو میچرخم
انگار نفس کشیدنم آسان است

عباس زرگوش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

برای خوندن بقیه به ادامه مطلب برید 

امیرعلی بازدید : 211 چهارشنبه 1390/06/30 نظرات (0)

در حالیکه قلبت از محبت بی نیازه

چطوری ببوسمت

وقتی عشقت در وجودم جاری می شود

نامت زیباست

دلنشین است

چه داشته ای که اینگونه مرا طلسم کرده است

من اینگونه نبودم

تو عشق را با من آشنا کردی

تو هوای دلم را با طراوت کردی تا زمانی که با تو هستم

به آسمان بیکران پرواز خواهم کرد

پس بدان دوستت دارم

گرچه پایان را هم نمی دانم

چون دست خداست

نویسنده مطلب : مهدیه                      تایید شده توسط‌ : امیرعلی 

امیرعلی بازدید : 232 چهارشنبه 1390/06/30 نظرات (0)

در کنار ساحل غم نشسته بودم

کبوتری برایم دفتری آورد

خواستم بنویسم قلم نداشتم

استخوانهایم را خورد کردم و قلم تهیه کردم

دوباره خواستم بنویسم جوهر نداشتم

شاهرگم را پاره کردم و در آخر نوشتم :دوستت دارم

نویسنده مطلب : مهدیه                          تایید کننده مطلب : امیرعلی 

امیرعلی بازدید : 205 دوشنبه 1390/06/28 نظرات (0)

منم زیبا كه زیبا بنده ام را دوست میدارم

تو بگشا گوش دل . پروردگارت با تو میگوید :

ترا در بیكران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم كرد . رها كن غیر من را . آشتی كن با خدای خود

تو غیر از من چه میجویی؟ تو با هر كس به غیر از من چه میگویی؟

........

برای خوندن بقیه متن به ادامه مطلب برید

امیرعلی بازدید : 278 پنجشنبه 1390/06/24 نظرات (0)

رفته بودم سر حوض
 تا ببینم شاید، عكس تنهایی خود را در آب
آب در حوض نبود.
 ماهیان می گفتند:
 ((هیچ تقصیر درختان نیست.
 ظهر دم كرده تابستان بود،
 پسر روشن آب، لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید، آمد او را به هوام برد كه برد.
***
 به درك راه نبردیم به اكسیژن آب.
 برق از پولك ما رفت كه رفت.
 ولی آن نور درشت،
 عكس آن میخك قرمز در آب
كه اگر باد می آمد دل او،
 پشت چین های تغافل می زد،
 چشم ما بود
. روزنی بود به اقرار بهشت.
 ***
 تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی،
همت كن و بگو ماهی ها،
حوضشان بی آب است.))
 ***
 باد می رفت به سر وقت چنار.
من به سر وقت خدا می رفتم.

ارسال کننده مطلب:ازاده                                      تایید شده توسط:مجید

امیرعلی بازدید : 255 چهارشنبه 1390/06/16 نظرات (1)

كاش بودی تادلم تنها نبود تا اسیر غصه فردا نبود

كاش بودی تا برای قلب من زندگی اینگونه بی معنا نبود

كاش بودی تا لبان سرد من قصه گوی غصه غمها نبود

كاش بودی تا نگاه خسته ام بی خبر از موج واز دریا نبود

كاش بودی تا زمستان دلم این چنین پرسوز و پرسرما نبود

كاش بودی تا فقط باور كنی بعد تو این زندگی زیبا نبود

نویسنده مطلب : آزاده      تایید شده توسط : امیرعلی

امیرعلی بازدید : 265 پنجشنبه 1390/05/20 نظرات (0)

بیا ای بی وفای من

و امشب را فقط امشب

برای خاطر آن لحظه های درد

کنار بستر تاریک من ، شب زنده داری کن

که من امشب برای حرمت عشقی

که ویران شد

برایت قصه ها دارم

« خيلي قشنگه حتما ادامه مطلب رو بخونيد »

امیرعلی بازدید : 254 چهارشنبه 1390/05/19 نظرات (0)

بگو سر گرم چي بودي كه اينقدر ساكت و سردي

خودت ارامشم بودي خودت دلواپسم كردي

ته قلبت هنوز بايد يه احساسي به من باشه

چقدر بايد بمونم تا يكي مثل تو پيدا شه

تو روز و روزگار من بي تو روزاي شادي نيست

تو دنياي مني اما به دنيا اعتمادي نيست

« اگه عاشق باشی حتما بقیه شعر رو تو ادامه مطلب میخونی »

امیرعلی بازدید : 223 سه شنبه 1390/05/18 نظرات (0)
از راه دور تو را می پرستم ای قبله ی امید من ...

از راه دور به تو عشق می ورزم تا دیگر این فاصله ها رو احساس نکنی ...

از راه دور درد دلهای خودم رو به تو می گویم ...

تو را در اغوش محبت های خودم می فشارم ...

اری از همین راه دور میتوان دست در دستانم بگذاری و با هم قدم بزنیم ...

به خواب عاشقی میروم تا این رویا برایم زنده شود ...

خاطره هایمان را همیشه در ذهنم مرور میکنم ...

و هیچ گاه نمیگذارم که خاطره های لحظه ی دیدارمان از ذهنم دور شود ...

این فاصله ها را با محبت و عشقم از بین میبرم ...

کاری میکنم که همیشه احساس کنی در کنار منی ...

و این است برایم یک خواب عاشقانه ...

خواب نگاه به چشمان هم،خواب با هم بودنمان ...

اری و این است یک فاصله ی عاشقونه ...

... دوســــت دارم از تـــه دل ای زیبــــــــــــــــای من

امیرعلی بازدید : 232 شنبه 1390/05/15 نظرات (0)

امروز بازم پستچی پیر محله ی ما نیومد.یا باید خونه مون رو عوض کنیم یا پستچی رو!تو که هر روز برام نامه می نویسی.مگه نه...؟؟؟

------------------------------------------------

تمام شدن من پایان من نیست آغاز بی لیاقتی توست.

------------------------------------------------

حماقت که شاخ و دم ندارد!

حماقت یعنی من که اینقدر میروم که تو دلتنگم شوی.خبری از دلتنگی تو نمی شود.برمیگردم چون خودم دلتنگت میشوم.

------------------------------------------------

درد یک پنجره را پنجره ها میفهمند

معنی کور شدن را گره ها میفهمند

سخت بالا بروی ساده بیایی پایین

قصه تلخ مرا سرسره ها میفهمند

------------------------------------------------

کسی چه داند امروز چند بار فرو ریختم از دیدن کسی که فقط لباسش شبیه تو بود.

------------------------------------------------

سراغم را از کلاغ بام خانه ات مگیر که حقیقت بودنم را به تکه پنیری می فروشد.

امیرعلی بازدید : 233 شنبه 1390/05/15 نظرات (0)

*به یادتم به وسعت قلب کوچکم ، شاید کم باشد اما قلب هرکس تمام زندگی اوست .
 


*ای صبا گر بگذری از کوی مهرافشان دوست / دوست ما را گو سلامی ، دل همیشه تنگ اوست .


*همیشه سخت ترین سیلی رو از کسی میخوری که روزی بهترین نوازشگرت بود
.
 

*سکوتی بود در قلبم که با آن میزدم فریاد / اگر رفتی ز شهر غم ، مرا هرگز نبر از یاد .

 

*گفتمش بی تو دلم میمیرد
/ گفت با خاطره ها خلوت کن / گفتمش خنده به لب میمیرد / گفت با خون جگر عادت کن / گفتمش با که دلم خوش باشد / گفت غم را به دلت دعوت کن / گفتمش راز دلم را چه کنم / گفت با سنگ دلم صحبت کن .
 

*وقتی احساس کنم نیمه ای از جان منی / بی تو هرجا بروم باز وجودم تنهاست .

 

*توی دنیا آدمهای زیادی روی تخت های دو نفره میخوابن
، اما قشنگتر اینه که بعضی آدم ها روی تختهای یه نفره بیاد هم بیدارن .
 

امیرعلی بازدید : 236 شنبه 1390/05/15 نظرات (0)

همچنان چشم به چشمان تو دارم ای دوست
گوشه چشمی بنما بر دل زارم ای دوست

                                                              هر شبم نقش تو ماه شب چشمان منست
                                                              روزها در شب هجرت بشمارم ای دوست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

باز دست سرنوشت عشقتو تو دلم گذاشت
                                                         قصه ای که غصه ای دوباره تو چشام گذاشت
حاصل فاصله هامون غم چشای خیسم بود
                                                         حرمت عشق تو بود که رو تنهاییم پا گذاشت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من از تبار تیشه‌ام، با من غمی هست
                                                در ریشه‌ام احساس درد مبهمی هست
جز زخم، این دنیا نخوردم تلخ و شیرین
                                                آیا در آن دنیا امید مرهمی هست؟

                

                           * دوستای گلم بقیه رو در ادامه مطلب بخونید*

 

 

 

امیرعلی بازدید : 241 پنجشنبه 1390/05/13 نظرات (2)

این روزها به لحظه ایی رسیده ام که با تمام وجود ملتمسانه از اشکهایم می خواهم که یادت را از ذهن من بشوید.یادت را بشوید تا دیگر به خاطر تو با خود جدال نکنم.

من تمام فریادها را بر سر خود می کشم چرا که می دانستم که در این وادی، عشق و صداقت مدتهاست که پر کشیده اندامّا با اینهمه تمام بدبینی ها و نفرتها را به تاریک خانه دل سپردم. و در گذرگاهت سرودی دیگرگونه آغاز کردم و تو ... چه بی رحمانه اولین تپش های عاشقانه قلب مرا در هم کوبیدی. تمام غرور و محبت مرا چه ارزان به خودخواهیت فروختی، اولین مهمان تنهایی هایم بودی. روزی را که قایقی ساختیم و آنرا از ساحل سرد سکوت به دریای حواث رهسپار کردیم دستانم از پارو زدن خسته بود ... دلم گرفته بود...

 

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
خوش امدید ×××××××××××××××××× خــــدایا! من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،من چون تویی دارم و تو همچون خودی نداری .... ×××××××××××××××××× امیدوارم که بهتون خوش بگذره
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    همه در مورد وبلاگ نظر ميدن.شما چطور؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 834
  • کل نظرات : 152
  • افراد آنلاین : 216
  • تعداد اعضا : 192
  • آی پی امروز : 288
  • آی پی دیروز : 114
  • بازدید امروز : 451
  • باردید دیروز : 163
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,411
  • بازدید ماه : 1,411
  • بازدید سال : 63,180
  • بازدید کلی : 517,986