loading...
دنیای خنده |دانلود|جک|اس ام اس|عکس|کلیپ|داستان|شعر|طنز|چت روم|موبایل|نرم افزار‎|‎اموزش|اهنگ|سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
مهــــدیه بازدید : 225 سه شنبه 1390/08/10 نظرات (0)

رمان پر پرواز ( رمان برگزیده سال ۱۳۸۸ )

نویسنده : راضیه حاتمی زاده

تعداد صفحات: 508

خلاصه رمان :

پروانه در 18 سالگی توسط ثریا مدیر پرورشگاهی که در آن بزرگ شده و حق مادری به گردنش دارد به آپارتمانی لوکس و مجلل که از طرف حامی همیشه مجهول و پولدارش که از هیچ هزینه ای برای او دریغ نمیکند برده می شود تا زندگی را به تنهایی و با اتکای به نفس یاد بگیرد و همانجا میفهمد که زندگی پر از انسانهایی است که هیچ وقت نمیشناخته ، همسایه خوبی مثل ناهید خانم و نادین پسرش و دوست او فرزاد که برای اولین بار قلب پروانه را لرزاند و همچنین سپیده و حاج مهدی و از همه مهمتر حامی بزرگی چون وثوق که هر شب به حرفهای دل او از طریق چت اینترنت گوش می داد و راهنمائیش می کرد ولی اسرار زندگی پروانه ان قدر زیاد است که سالها طول می کشد تا از همه آنها مطلع شود ولی با این همه علیرغم مخالفتهای ثریا و وثوق ، پروانه با فرزاد ازدواج می کند تا ...

 

قسمت پنجم

برید ادامه مطلب

امیرعلی بازدید : 455 جمعه 1390/07/22 نظرات (2)

داستان دختری است که بر اثر اختلاف نظر با خانواده اش از خانه فرار می کند یه روز این دختر 17 ساله

تنها راه می افته تو خیابون و میره ، پسرای مختلفی رو می بینه که بعضی هاشون با ماشین جلوی پاش

بوق و ترمز می زدن. بعضی هاشون بهش متلک می گفتن و بعضی هم بی تفاوت از کنارش رد می شدن.

برای خوندن بقیه داستان به ادامه مطلب برید

امیرعلی بازدید : 206 جمعه 1390/07/22 نظرات (0)

غنچه از خواب پرید

و گلی تازه به دنیا آمد

خار خندید و به او گفت: سلام

و جوابی نشنید

خار رنجید ولی هیچ نگفت

ساعتی چند گذشت

گل چه زیبا شده بود

دست بی رحمی آمد نزدیک

گل سراسیمه ز وحشت لرزید

لیک آن خار در آن دست جهید

و گل از مرگ رهید

صبح فردا که رسید

خار با شبنمی از خواب پرید

گل صمیمانه به او گفت: سلام

هستی جوون بازدید : 208 چهارشنبه 1390/07/13 نظرات (0)

دختری به کورش کبیر گفت من عاشق تو شده ام

 

کوروش کبیر نگاهی به دختر انداخت که از زیبایی کم نداشت،

 

و گفت لیاقت تو برادر من است که از زیبایی به تو مانند است و هم اکنون پشت سرت ایستاده است.

 

دختر برگشت و پشت سرش را نگاهی انداخت ولی هیچکس را ندید.

 

رو به کورش کرد و گفت اینجا که کسی نیست.

 

کورش گفت تو اگر عاشق واقعی بودی پشت سرت را نگاه نمی کردی..

{#108}{#108}

هستی جوون بازدید : 259 سه شنبه 1390/07/12 نظرات (0)

اولين كسي كه عاشقش ميشي دلتو ميشكونه و ميره . دومين كسي رو كه مياي دوست داشته باشي و از تجربه قبلي استفاده كني دلتو بدتر ميشكنه و ميزاره ميره . بعدش ديگه هيچ چيز واست مهم نيست و از اين به بعد ميشي اون آدمي كه هيچ وقت نبودي . ديگه دوست دارم واست رنگي نداره .. و اگه يه آدم خوب باهات دوست بشه تو دلشو ميشكوني كه انتقام خودتو ازش بگيري و اون ميره با يكي ديگه

 

 

چقدر سخته تو چشماي کسي که تموم عشقت رو ازت دزديد و به جاش يه زخم هميشگي رو قلبت هديه داد زول بزني وبه لبريز کينه ونفرت حس کني هنوزم(دوستش داري)،چقدر سخته وقتي پشتت بهشه دونه هاي اشک گونه هاتو خيس کنه اما مجبور باشي بخندي تا نفهمه که دوسش داري،چقدر سخته گل باغ آرزوهاتو تو باغ ديگري ببيني وهزار بار تو خودت بشکني و اون وقت زير لب بگي گل من باغچه نو مبارک..

 

 

 

مهــــدیه بازدید : 226 یکشنبه 1390/07/10 نظرات (0)

من که میدانم چقدرمیدانم وقتی دلتنگم میشوی آن چشمهای زیبایت بارانی میشود.
میدانم شبها به یادم به ستاره ها خیره میشوی ، و به یاد من به خواب عاشقانه میروی.
 مرا دوست داری ، من که میدانم قلبت تنها برای من است .

برای خوندن بقیش به ادامه مطلب برید 

امیرعلی بازدید : 219 یکشنبه 1390/07/10 نظرات (0)

عشق ایستادن زیر باران و خیس شدن با هم نیست. عشق آنست که یکی چتری باشد برای دیگری و او هرگز نداند که چرا خیس نشد

………………………..

میدوزم شادی را به غم ,زیاد را به کم , درخت را به ریشه , گاهی را به همیشه , ستاره را به آسمان , زمین را به کهکشان , کهنه را به نو و خودم را به تو…

برای خوندن بقیه جملات به ادامه مطلب برید

مهــــدیه بازدید : 242 شنبه 1390/07/09 نظرات (0)

میخوام ببرمت آسایشگاه، جاییکه پیرپاتالای همسن و سال

خودت هستن همشون مثل خودت دندون شیری هاشون افتاده.منم

دیگه مجبور نیستم عذاب دیدن صورت چروکیده ات رو تحمل

کنم.اما من هروقت تو رو نگاه کردم، لحظه ی تولدت رو به

یاد آوردم و از داشتنت به خودم بالیدم. نبینمت دلم میگیره..

امیرعلی بازدید : 260 یکشنبه 1390/07/03 نظرات (0)

راستش روایت دوست داشتن و عشق را تا حالا فقط تو کتابا خونده بودم چندباری هم به زور خواستم عاشق شم اما نشد یک چیزی کم بود نمی دونستم چی؟ تو که اومدی فهمیدم در تمام لحظه های زندگیم تو رو کم داشتم تو که اومدی خیلی چیزها رو فهمیدم... به خودم گفتم هنوز اتفاقی نیفتاده هنوز چیزی تغییر نکرده باید خیلی زود جلوش رو گرفت اما چشم که باز کردم دیدم تو ناممکن ترین آرزوی زندگیم هستی و من هیچ راه فراری از تو ندارم.

****به ادامه مطلب بروید****

امیرعلی بازدید : 264 یکشنبه 1390/07/03 نظرات (0)

آرامتر بگذر....

اي مسافر ! اي جدا ناشدني ! گامت را آرام تر بردار ! از برم آرام تر بگذر ! تا به کام دل ببينمت .

بگذار از اشک سرخ گذرگاهت را چراغان کنم .

آه ! که نميداني ... سفرت روح مرا به دو نيم مي کند ... و شگفتا که زيستن با نيمي از روح تن را مي فرسايد ...

برای خوندن بقیه متن به ادامه مطلب برید

امیرعلی بازدید : 177 شنبه 1390/07/02 نظرات (0)

شب را دوست دارم به خاطر سکوتش

          روز را دوست دارم به خاطر غرورش

                  دریا را دوست دارم به خاطر صدف هایش

                           و تو را دوست دارم بدون آنکه بدانم  چرا...

نویسنده مطلب : مهــــدیه                     تایید شده توسط : امیرعلی

امیرعلی بازدید : 234 جمعه 1390/07/01 نظرات (0)

دوست ندارم گريه كني دوباره قلبت ميگيره نذار كه بعد مرگ من صداي سازم بميره ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دو خط موازي هيچ وقت به هم نمي رسند مگه اين که يکيشون براي ديگري بشکنه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

معلم گفت{الف}گفتم او.معلم گفت{ب}گفتم با او.معلم گفت{پ}گفتم پيش او.معلم گفت{ج}خواستم بگويم جدايي گفت نگو

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ديشب خواستم واسه دل خودم فال بگيرم وقتي فالنامه رو باز کردم چشمم به شعري افتاد که هيچ ربطي به دل من نداشت تازه فهميدم که دلم مال خودم نيست

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اگه کسي رو دوست داري نه براش ستاره باش نه آفتاب چون هردوشون مهمون زود گذرند. پس براش آسمون باش که هميشه بالاي سرش باشي

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زرد است که لبريز حقايق شده است

تلخ است که با درد موافق شده است

شاعر نشدي وگرنه ميفهميدي

پاييز بهاريست که عاشق شده است

نویسنده مطلب : هستی جون                               تایید شده توسط : امیرعلی

امیرعلی بازدید : 205 دوشنبه 1390/06/28 نظرات (0)

منم زیبا كه زیبا بنده ام را دوست میدارم

تو بگشا گوش دل . پروردگارت با تو میگوید :

ترا در بیكران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم كرد . رها كن غیر من را . آشتی كن با خدای خود

تو غیر از من چه میجویی؟ تو با هر كس به غیر از من چه میگویی؟

........

برای خوندن بقیه متن به ادامه مطلب برید

امیرعلی بازدید : 240 پنجشنبه 1390/06/24 نظرات (0)

سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟

هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی

از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود.

 لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع

کرد به گریه کردن معلم اونو دید و گفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟ لنا با چشمای قرمز پف

کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟

برای خوندن ادامه ی ماجرا به ادامه مطلب برید

نویسنده مطلب : هستی جون                         تایید کننده مطلب : امیرعلی

امیرعلی بازدید : 224 سه شنبه 1390/05/18 نظرات (0)
از راه دور تو را می پرستم ای قبله ی امید من ...

از راه دور به تو عشق می ورزم تا دیگر این فاصله ها رو احساس نکنی ...

از راه دور درد دلهای خودم رو به تو می گویم ...

تو را در اغوش محبت های خودم می فشارم ...

اری از همین راه دور میتوان دست در دستانم بگذاری و با هم قدم بزنیم ...

به خواب عاشقی میروم تا این رویا برایم زنده شود ...

خاطره هایمان را همیشه در ذهنم مرور میکنم ...

و هیچ گاه نمیگذارم که خاطره های لحظه ی دیدارمان از ذهنم دور شود ...

این فاصله ها را با محبت و عشقم از بین میبرم ...

کاری میکنم که همیشه احساس کنی در کنار منی ...

و این است برایم یک خواب عاشقانه ...

خواب نگاه به چشمان هم،خواب با هم بودنمان ...

اری و این است یک فاصله ی عاشقونه ...

... دوســــت دارم از تـــه دل ای زیبــــــــــــــــای من

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
خوش امدید ×××××××××××××××××× خــــدایا! من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،من چون تویی دارم و تو همچون خودی نداری .... ×××××××××××××××××× امیدوارم که بهتون خوش بگذره
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    همه در مورد وبلاگ نظر ميدن.شما چطور؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 834
  • کل نظرات : 152
  • افراد آنلاین : 112
  • تعداد اعضا : 192
  • آی پی امروز : 291
  • آی پی دیروز : 163
  • بازدید امروز : 544
  • باردید دیروز : 418
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4,002
  • بازدید ماه : 4,002
  • بازدید سال : 65,771
  • بازدید کلی : 520,577